امشب در سایه‌سار خورشیدم...

در افق روشن نشسته‌ام، با چشمان روشن به یک سلام ازلی

می دانم دیر آمده‌ام، اما زمان را تا سرچشمه‌ی آغازش در خواهم نوردید، تا به وجود جاودانه‌ات بازگردم

و می‌دانم که آسمان پرواز از چشمان تو می‌گذرد...

سلام ستاره‌ی نیمروز...

سلامی به بلندای قامت تنهایی‌ات، سلام...

 

غزال رمضانی، بهار سیمین 1395

چهارم ژانویه 2017